کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چوبدید خویشتن را همه حسن و دلربائی
    به هزار رنگ پوشید لباس خودنمائی
    بنمود خویشتن را بخود و ز فرط خوبی
    دل خود ربود از کف بنگر بدلربائی
    عجب از کمند زلفش که برای عالمی شد
    همه رشتهٔ اسیری همه دام مبتلائی
    به ازل چو دانهٔ خال نمود تا قیامت
    همه مرغهای دل شد به هوای آن هوائی
    گرهی نمیشود باز ز کار خلق عالم
    اگر او ز زلف پرچین نکند گره‌گشائی
    بحقیقت ار ببینی ره بردن دلست این
    که بهرکسی گشوده است دری ز آشنائی
    نفسی ز غم رهائی نبود برای عاشق
    که به گاه وصل هم دل تپد از غم جدایی
    چو گدای درگه عشق بود صغیر شاید
    به شهنشهان اگر فخر کند از این گدائی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha