کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مه ز مهر اگر نظری سوی ما کنی
    کام دل شکسته ما را روا کنی
    آموختت که این روش دلبری که رخ
    بنمائی و بری دل و ترک وفا کنی
    هر کس فزوتر از همه شد مبتلای تو
    بر او فزونتر از همه جور و جفا کنی
    بر آنکه منع عشق تو از من همی کند
    بنمای روی تا چو منش مبتلا کنی
    چشمت به پشت پرده خورد خون مردمان
    فریاد از دمی که ز رخ پرده واکنی
    آزادی دو کون بود در کمند تو
    روزی مباد آنکه اسیران رها کنی
    گاهی ز راه دیده کشی رخت خود بدل
    گاهی ز دل برآئی و در دیده حا کنی
    ای دیده از صغیر چه خواهی که پیش خلق
    راز نهان او همه جا برملا کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha