کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمریست تا به تیر غمت گشته‌ام هدف
    شاید زمام وصل تو را آورم بکف
    نازم بگیسوی تو که در آرزوی آن
    بس روزها سیه شد و بس عمرها تلف
    یکباره گر نقاب بگیری ز روی خود
    مه یکطرف برآید و خورشید یکطرف
    مژگان و چشم مست تو را هر که دید گفت
    لشگر برابر شه ترکان کشیده صف
    سر مینهم بپای تو با عجز و با نیاز
    جان میدهم براه تو با شوق و با شعف
    بادا همیشه غرقهٔ دریای ابتلا
    آندل که نیست گوهر عشق تو را صدف
    ای دل در آز پرده که راز تو گفته شد
    با صورت تار و نغمهٔ مزمار و بانگ دف
    پیر مغان گرم بغلامی کند قبول
    در روزگار هست مرا بس همین شرف
    از خلق این زمانه نشد حل مشگلی
    دست صغیر و دامن شاهنشه نجف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha