کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر صاحب نامی دمی آرام ندارد
    آسوده دل آنکو بجهان نام ندارد
    منعم تو و آنخانهٔ پرگندم و صد غم
    درویش جوی غصهٔ ایام ندارد
    آن مرغ که رقصان شده از دیدن دانه
    بیچاره مسکین خبر از دام ندارد
    آغاز مکن کجروی ای دوست که هر کار
    بیرون رود از راستی انجام ندارد
    آن بنده تمامست که بر درگه سلطان
    در خدمت خود دیده بر انعام ندارد
    با بخت هنر سود دهد بهر تو آری
    زحمت مکش ار طالعت اقدام ندارد
    ز اسلام ملاف ار بدلت مهر علی نیست
    کافر دل تو راه به اسلام ندارد
    سلطان نجف آنکه ببام شرف او
    ره تا به ابد طایر اوهام ندارد
    تا گشت صغیر از دل و جان بندهٔ آنشاه
    اندوه ز انبوهی آثام ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha