کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی از رطل گران دوش سبکبارم کرد
    تهی از خویش به یک ساغر سرشارم کرد
    کاش از این زودتر‌ام وختی استاد مرا
    پیشهٔ عشق که وارسته ز هر کارم کرد
    عجب از صورت زیبای تو ای معنی حسن
    که تماشای تو چون صورت دیوارم کرد
    جلوه داد آن که گل روی ترا در نظرم
    سیر از سیر گل و گردش گلزارم کرد
    بیشتر دارمت از جان خود ایدوست عزیز
    گرچه عشقت ببر خلق جهان خوارم کرد
    شکرلله شدم آزاد ز هر دام که بود
    تا که تقدیر بدام تو گرفتارم کرد
    سالها معتکف صومعه بودم آخر
    عشقت انگشت نمای سر بازارم کرد
    فخرم این بس بدو عالم که خدا همچو صغیر
    یکجهت بندهٔ درگاه ده و چارم کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha