کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگذار اینکه راز دلت بر زبان رسد
    گر بر زبان رسید بگوش جهان رسد
    ره بر زیان ببند و زبان را نگاهدار
    بر شمع هر زیان که رسد از زبان رسد
    دانی که حال روح چه باشد ز بعد مرک
    مرغی قفس شکسته که بر آشیان رسد
    وامانده گان قافله را غول ره زند
    آن رهرو ایمن است که بر کاروان رسد
    بلبل به نوبهار از آن در ترنم است
    کز وصل گل به کام دل ناتوان رسد
    گل در تبسم است که از گلبن مراد
    برگی نچیده بلبل شیدا خزان رسد
    تا زنده ای مخور غم روزی که چون تنور
    باز است تا دهان تو هم بر تو نان رسد
    خوش خواه بهر غیر صغیرا که از خدای
    خواهی هر آنچه بهر کسان بر تو آن رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha