کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا قبلهٔ من ابروی آن لعبت ترساست
    فارغ دلم از مسجد و از دیر و کلیساست
    یارب بکه گویم غم دل را که بمردم
    از حسرت آن لب که روانبخش مسیحاست
    دل کرد گرفتار تو ما را و نباید
    نالید ز بیداد تو از ماستکه بر ماست
    عشق تو چه خواهد مگر از خلق که در شهر
    هر جا گذرم از تو بپا شورش و غوغاست
    دل را سر ز سوائی اظهار جنونست
    صد شکر که از زلف تواش سلسله برپاست
    جسم تو ز سر تا به قدم جوهر لطفست
    الا دلت ای شوخ که آن قطعهٔ خاراست
    خندید به پیش لب تو غنچه والحق
    خود جای دو صد خنده بر این خنده بیجاست
    در آینه ای حور به بین طلعت خود را
    در گلشن فردوس اگرت میل تماشاست
    چشمت ز صغیر ار دل و دین برد عجب نیست
    چون عادت ترکان خطائی همه یغماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha