کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شاخ سر سبز و چمن دلشادست
    عالم از عدل بهار آباد است
    غنچه تا روی به صحرا آورد
    گرهی ا ر دل بگشادست
    سرو در خدمت گل برپایست
    بید در پای چنار افتادت
    بندۀ سوسن مشکین نفم
    کوست کز بند جهان آزاداست
    دل شکسته است بنفشه چه کند؟
    سر ببیدارد زمان بنهادست
    سرو را هر چه ز اسباب خوشیست
    سر بسر دست فراهم دادت
    بر جهان دست تهی چون افشاند
    بار کس می نکشد ، او را دست
    بنگر آن غنچة صاحب دل را
    که بدلتنگی خود چون شادست
    زانکه داند که بد و نیک جهان
    همچو خرمن که گل بر بادست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha