کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی در حسرت آن چشم مخمور
    فتاده نرگس سرمست رنجور
    سخن در لعل تو عقلست در جان
    قدح در دست تو نور علی نور
    روانروا در خوشی لعل تو مایه
    فلک را در جفا خوی تو دستور
    بهار آمد، چه داری؟ خیز کاکنون
    نباشد مردم هشیار معذور
    چو غنچه هرگز او بوی دل آید
    نماند وقت گل او نیز مستور
    فلک می گردد ای غافل چه باشی
    بدین ده روزه ملک حسن مغرور؟
    اگر شادی بخون خواری بهر حال
    ز خون عاشقان به خون انگور
    بیاد بزم خسرو جام پر کن
    که باد از دولت او چشم بد دور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha