کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کجایی ای بدو رخ افتاب دلداری؟
    چگونه یی که نه یی هیچ جای دیداری؟
    بیا و خوی فرا مردمی و مردم کن
    که هیچ حاصل ناید ز مردم آزاری
    حکایت غم دل با تو من چرا گویم؟
    تو خود ز حال من و دل فراغتی داری
    بکار عشق تو در هستم آنچنان بیدار
    که کار من همه بی خوابیست و غمخواری
    تو حال بنده چه دانی؟ که بگذرد شبها
    که نرگس تو نبیند بخواب بیداری
    ز آفتاب فلک پیش من عزیزتری
    وگر چه دایم در پرده، سایه کرداری
    مرا که آرزوی آفتاب خانگی است
    چه کرد خیزد ازین آفتاب بازاری
    بزیر زلف تو منزل گرفت نیکویی
    ز چشم مست تو پرهیز کرد هشیاری
    شود سیاهی شب شسته از رخ عالم
    گر اب روی ترا اشک من کند یاری
    ولی چه سود؟ که هر احظه چرخ آموزد
    ز عکس زلفتو و بخت من سیه کاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha