کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زان شب که با تو دست در آغوش کرده ام
    یکباره ترک صبر و دل و هوش کرده ام
    هرچ آن نه عشق تست ببازی گرفته ام
    هرچ آن نه یادتست فراموش کرده ام
    در چشم من شدست یکی دانة گهر
    هر نکته یی که از دهنت گوش کرده ام
    خالی شده دماغ من از مستی و خمار
    زان باده ها که از لب تو نوش کرده ام
    بر چرخ می رسید خروش دل از فراق
    او را بوعده های تو خاموش کرده ام
    از چشم نیم خواب تو امروز روشنست
    آن ناله ها که من ز غمت دوش کرده ام
    دستم که زیر سنگ فراقست هر شبی
    تا روز با غم تو در آغوش کرده ام
    پرسیدم از دلم که چرا دوری از برم؟
    گفتا که خوفرا رخ نیکوش کرده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha