کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بتو چشم نکویی روشن
    وی ز تو خانۀ دلها گلشن
    بسته ام در سر زلفین تو دل
    مشکن آن زلف و دلم را مشکن
    هر سیاهی که رخت با من کرد
    اندر آمدش همه پیرامن
    خط خود بر رخ خوب تو نوشت
    حسن چون دیدش وجهی روشن
    درکشی دامن ازین چشم پر آب
    تا نخوانند ترا تر دامن
    چه زنی آتش در خرمن من؟
    که زد آتش دل من در خرمن
    خوش درآمد خصلت ای جان چه شود
    گر درآیی تو چو خطّت با من؟
    تا تخلّص کنم از وصف رخت
    بثنای سر احرار ز من
    فخر دین صاحب عادل که مدام
    دشمنش باد بکام دشمن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha