کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدان و آکه باش ای دل ستمکاره
    وگر چه گفته امت این حدیث صد باره
    که گر ببینم ازین پس که نام عشق بری
    بجان من که بدست خودت کنم پاره
    تو از کجا و سر زلف دلبران ز کجا؟
    بپای خود ببلا می روی تو بیچاره
    نه دستیاری مال و نه پایداری صبر
    برو که نیست ترا دست و پای این کاره
    اگر بری به غلط پیش حسن نام وفا
    کنند همچو وفا از جهانت آواره
    بدست خود مزن اندر خود آتش از پی آنک
    سبو درست نیاید ز آب همواره
    ز دست عشق پر آتش کنند سینة تو
    اگر تو خود همه از آهنیّ و از خاره
    تودست برد بلاها ندیده یی آنجا
    که ماه رویان پیدا کنند رخساره
    چو آتش درخشان جان عاشقان سوزد
    کنند هندوکان حلقه بهر نظّاره
    بسی بگفتم و دل کم نمی کند ز جگر
    چو در نگیرد بیهوده یست گفتاره

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha