کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی مالیده رویت لاله را گوش
    بما میزد زهی خطّ و بنا گوش
    لب لعل تو هر دم عاشقانرا
    پر از گوهر کند چون چشمها گوش
    شود شیرین دهان تلخ کوشم
    گرم باشد حدیثی از تو فاگوش
    کشم در حلقۀ زلف تو هر دم
    گرفته عقل و صبر و هوش را گوش
    قدی چون سرو داری راستی را
    که هستم از میان جان دعا گوش
    من از غم ناله در بسته چو بلبل
    دراگنده تو چون گل از حفاگوش
    بگریه گوشمال چشم دادم
    که از چشمت چرا دارد وفا گوش؟
    برقص آید دل اندر سینۀ من
    چو آواز توام آید فراگوش
    ندارد بی جمالت دیده آبی
    نباشد بی سماعت با نواگوش
    بقصد جان خلقی چشم مستت
    کمان ابروان آورده تا گوش
    ز خطّ تو مثال از بنده فرمان
    ز زلفت حلقه یی وز جان ما گوش
    بمن چشم خمارینت چه بگذاشت
    بعشق اندر ، زبان یا چشم یا گوش
    ز تو این چشم دارم کز سر لطف
    دلم را داری از بهر خدا گوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha