کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل غنچه را باز این غم گرفتست
    که پشت بنفشه چرا خم گرفتست
    نقاب از رخ او بخواهد گشودن
    صبا غنچه را زان فرادم گرفتست
    چمن را خط سبزه منشور ملکست
    که اقلیم شادی مسلّم گرفتست
    مگر چشم من دید در خواب نرگس
    که چشمش ز چشمم چنین نم گرفتست
    مزاج گل از مشک و می شد سرشته
    کزن بوی و زان رنگ در هم گرفتست
    شد از زلف یارم بشولیده کارش
    بنفشه ازین روی ماتم گرفتست
    رضا داد لاله بخون پیاله
    که خونش گرفتست و محکم گرفتست
    همه راز دل غنچه با باد گوید
    تو آن ساده دل بین که محرم گرفتست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha