کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلبرم هم ز بامداد برفت
    کرد ما را غمین و شاد برفت
    آن همه عهدها که دوش بکرد
    با مدادش همه زیاد برفت
    گفت کین هفنه میهمان توام
    آن حدیثش خود از نهاد برفت
    باز گردیدنش نبد ممکن
    راست چون تیر کز گشاد برفت
    همچو خاکسترم نشاند ز هجر
    بر سر آتش و چو باد برفت
    روز من شب شد و عجب نبود
    کافتابم ز بامداد برفت
    صبر بیچاره چون بخانة دل
    دید کآتش در اوفتاد برفت
    خواست جانم که همرهش باشد
    لیک با او نه ایستاد برفت
    بکه نالم ز جور غمزه او؟
    کز جهان ریم عدل و داد برفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha