کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگارم چو کرد گلستان بر آید
    خروش دلم تا بکیوان بر اید
    چمان سرو در خاک پایش بغلطد
    چو گرد چمنها خرامان بر اید
    چو غنچه بر ایم ز دل من هرآنگه
    که آن سروبن از گلستان بر آید
    بر آید غریو از دل خلق اگر او
    دگر ره ببازار ازین سان برآید
    بسی بر نیاید که از دست حسنش
    غریو از گل و سرو بستان بر آید
    گزد چرخ انگشت حیرت بدندان
    چو پروین از آن لعل خندان برآید
    فلک چشم خورشید پیشش کشد زود
    چو گرد سمندش ز میدان بر آید
    مرا وصل شیرین لبش گر بعمری
    برآید هم از لطف جانان برآید
    دهانی چنان تنگ و نایاب کوراست
    بجان گر دهد، سخت ارزان برآید
    برآید ازو هم امید دل من
    و لیکن بصبر فراوان برآید
    چو بگسست زنجیر اشک از بر دل
    جز آه مسلسل، که با آن بر اید؟
    تن اندر غم دل دهم زانک دانم
    که این کار دشخوار آسان برآید
    مرا مهر آن چهره و لعل میگون
    فرو رفت با شیر و با جان بر اید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha