کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم نخست که دل بر وفای یار نهاد
    به بی قراری با خویشتن قرار نهاد
    ز جان امید ببّرید و دل ز سر برداشت
    پس انگهی قدم اندر ره استوار نهاد
    بگرد خویش چو پرگار می دود بر سر
    کنون که پای طلب در میان کا نهاد
    هر آن ستم که ز دلدار دید در ره عشق
    گناه آن همه بر بخت و روزگار نهاد
    ز تنگنای دلم چون بجست قطرۀ اشک
    ز راه دیده روان سر بکوی یار نهاد
    هر آن سیه گریی کان دوزلف با من کرد
    برفت و یک یک بر دست آن نگار نهاد
    ز بیم تنگی اندر حصار سینه دلم
    ذخیرۀ غم و اندوه بی شمار نهاد
    مرا بخون دل خود چو تشنه دید فلک
    بدست گریه ام این کام در کنار نهاد
    هم از نوا در ایّام دان که نرگس تو
    مرا بسان گل از نوک غمزه خار نهاد
    کسی که نام فراق تو بر زبان آورد
    چنان بود که زبان در دهان مار نهاد
    وصال را چه کنم زین سپس؟ که مایۀ عمر
    فراق او همه در راه انتظار نهاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha