کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل ترا گر آرزوی بیغمی کند
    آن کن تو نیز موسم گل کاد می کند
    دانی که آدمی چه کند وقت نو بهار؟
    می خوارگی و عاشقی و خرّمی کند
    خیزد ببانگ بلبل و خسبد میان گل
    بامی نشست و خاست بصد مردمی کند
    زانو نگیرد از سر زانوی چنگ باز
    با بانگ مرغ و نالۀ نی همدمی کند
    هر گوشه یی که درد دلی سر برآورد
    در مان آن بشربتی یک دمی کند
    زیرا که هم ز باده تواند شدن خراب
    بنیاد غم اگر چه بسی محکمی کند
    اینست مختصر، می و معشوقه و سماع
    تدبیر آنکه اوطلب بی غمی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha