کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مرا کرده مشوّش زلفت
    وی ز گل ساخته مفرش زلفت
    تا که در خسته دل ما پیوست
    نیست خالی ز کشاکش زلفت
    شد ز بیماری چشمت آگاه
    هست از آن روی بر آتش زلفت
    روز خوش را دل من شب خوش کرد
    تا که او راست شب خوش زلفت
    نور خورشید نهان شد چو فکند
    سایه یی بر رخ مه وش زلفت
    آن چه خطّست که گویی که بمشک
    سیم را کرد منقش زلفت
    گفتم ان زلف بگیرم یک شب
    گشت از اندیشه مشوّش زلفت
    گرز حال دل من می پرسی
    آنک آنک سوی خودکشی زلفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha