کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بریز سایۀ زلف تو عقل گمراهست
    غلام روی تو چون آفتاب پنجاهست
    مرا ز حسن تو تا دیده داد آگاهی
    ز خویشتن نیم آگه خدای آگاهست
    کمند زلف تو زان میکشد مرا در خود
    که زلف تو شبه رنگست و روی من کاهست
    همیشه سایۀ حسن تو بر سر خورشید
    چنانکه سایۀ خورشید بر سر ماهست
    لب تو نیک بدندان ماست وز پی او
    همیشه این دل غمگین بکام بدخواهست
    شدند از بر من صبر و هوش وز پیشان
    دلم برفت و کنون دیده بر سر راهست
    بروزگار ،وصال تودر نشاید یافت
    که وعدۀ تو درازست و عمر کوتاهست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha