کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از تو جز درد دل و خون جگر حاصل نیست
    چه کنم جان؟ چو جزین هیچ دگر حاصل نیست
    بر نبندد ز میان تو کمر طرفی، از آنک
    در میان خود بجز از طرف کمر حاصل نیست
    ذوق باشد دهنم را که کد یاد لبت
    ورچه ذوق شکر از نام شکر حاصل نیست
    گفتی اندر مه و خورشید نگاهی می کن
    گر ز رخسار منت حظّ نظر حاصل نیست
    گر چه این هر دو دوجسمیست بغایت روشن
    آن غرض کز تو بود از مه و خور حاصل نیست
    دل ز زلف تو طلب کردم و بر خود پیچید
    گو:مکن شرم، بگو نیست اگر حاصل نیست
    بجز از درد سر ار با تو بسی خواهم گفت
    هیچ مقصود من ای جان پدر حاصل نیست
    گفتمت بوسی از آن لعل وز من جانی نقد
    این توقّف ز چه رویست؟ مگر حاصل نیست؟
    بر گرفتم طمع از تو که مرا هیچ طمع
    بی زر از تو نشود حاصل وزر حاصل نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha