به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گلی کز اشک خونین، باغبان داده است آبش را
چه دشوار است دست غیر، اگر گیرد گلابش را
اگر ملک دلم ویران شد از دست غمش شادم
که روزی میکند تعمیر، شه ملک خرابش را
نمی آرد چرا در حلقه چشم من آن مه پا
به صد عجز و نیاز، آن گه که می بوسم رکابش را
ز لعل لب اگر بخشد شرابم ساقی گل رخ،
من خونین رخ از لخت جگر آرم کبابش را
بجز خون دل عاشق نبد در ساغر ساقی
ز من باور کن ای افسر، که نوشیدم شرابش را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.