کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شود آیا که ز ما حرف وفا گوش کنی

    مهربان باشی و بیداد فراموش کنی

    پرتو روی تو بگرفت جهان، پرده بهل

    مگر این آتش پر مشعله خاموش کنی

    بی خود از باده دوش استی و ما هشیاران

    مست سهل است، که دیوانه و مدهوش کنی

    هرچه دل بود، ربودی و کشیدی در زلف

    این گران سلسله را بهر چه بر دوش کنی

    هوسم زندگی دیگر، و عمر دگر است

    شود این هر دو گرم دست در آغوش کنی

    باده زآن شیشه که با غیر خوری شرمت باد

    خون حسرت زدگان است چرا نوش کنی

    بنده طلعت او، خواهی اگر بود، افسر

    شرطش آن است که از خویش فراموش کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha