به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آیا بُوَد که روزی از دوستان بشیری
آرد به دوستداران پیغام دلپذیری
ای بوی آشنائی از کوی کیست کائی
خود نکهت بهشتی یا نفحه عبیری
آوخ که خانه دل در عشق خوبرویان
چون کشوری است کاو را ویران کند امیری
دام بلا چه حاجت در راه ما نهادن
تاری ز زلف بگشا گر میبری اسیری
ما خود پذیره هستیم تا جان دهیم لیکن
تو خود ز بس تکبّر از ما نمیپذیری
گفتی که گیرمت دست چون اوفتادی از پای
اینک ز پا فتادم، دست از چه ام نگیری؟
افسر نوای عشقش در گوش جان اثر کرد
زآن بیخودانه هر دم بر میکشد صفیری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.