به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
باز باد سحری بوی خوش یار آورد
کاروان ختنی مشک به خروار آورد
آنچنان در طرب آورده هوا زاهد را
که بر پیر مغان سبحه و دستار آورد
دوش پیک سحری با سر زلفش، گلها
از دل خون شده عاشق غمخوار آورد
تا بهار است به گلشن گل بی خارش باد،
آن که در انجمن ما، گل بی خار آورد
باغبانا، چو سهی قامت ما، در بستان،
هیچ دیدی که صنوبر دل و جان بار آورد؟
عارض آیینه از شرم رخت پر زنگار
تا نگویی تو که این آینه زنگار آورد
دل به چین سر زلف تو به عمدا آویخت
خویش را طعمه صفت در دهن مار آورد
از تهور دل ما در صف مژگان تو تاخت
با سپاه عجبی طاقت پیکار آورد
افسرا، طلعت یار از رخ زردت افروخت
زعفران بین که چه سان عارض گلنار آورد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.