کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو را با لعل خندان آفریدند

    مرا با چشم گریان آفریدند

    تو را آن زلف و رخ دادند و ما را،

    پس آن گه، کفر و ایمان آفریدند

    چنان از صنع چشمت مست گشتند،

    که زلفت را پریشان آفریدند

    درآن آشفته سامانی، چو زلفت،

    مرا آشفته سامان آفریدند

    چو جسم نازکت را نقش بستند،

    ز عکس نقش او جان آفریدند

    اگر حیران ابرویت نبودند،

    مرا بهر چه حیران آفریدند

    دلم را ترکش پیکان ستودند،

    پس آن پیکان مژگان آفریدند

    بدخش طلعت و لعل تو دیدند،

    که لعل اندر بدخشان آفریدند

    اگر دادند ما را درد، افسر

    لبان یار درمان آفریدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha