به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
غمی دارم به دل مدغم که در عالم نمیگنجد
دلی دارم به غم توأم که در آدم نمیگنجد
ز مرهمها، جراحتها، پذیرند التیام آخر
مرا جانسوز زخمی، کاندر او مرهم نمیگنجد
الهی ای غم دلبر، فزون گردی به دل گرچه،
مرا هرگز ز دلتنگی به دل جز غم نمیگنجد
دهانت قطره و در سینهام دل، لجهای پرخون
عجب دارم چرا کان قطره اندر یم نمیگنجد
به دریا کی توانم داد جا سیل سرشکم را
بوّد پیدا بر دانا، که یم در یم نمیگنجد
برون افتاد افسر، طفل فکر بکرت از پرده
که عیسی تا ابد در دامن مریم نمیگنجد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.