کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برق عشقت را، چنان در استخوان آورده‌ام

    کاستخوان را همچو نی، آتش به جان آورده‌ام

    از دهانت خواستم سرّی بیارم در میان

    هیچ را، تعبیر از آن سرّ دهان آورده‌ام

    بس که در موی میانت برده‌ام فکرت به کار

    خویش را باریک چون موی میان آورده‌ام

    داده‌ام دل در هوای کوه نور پیکرت

    تا نپنداری از این سودا، زیان آورده‌ام

    بر نبرد خصم، برق جان‌گداز آه را

    توأمان با تیرت ای ابرو کمان آورده‌ام

    با حریفان، در قمار دلبری، غنج و دلال

    نسیه می‌آری و من نقد روان آورده‌ام

    گفتم این بالا و چشم و زلف و مژگان چیست؟ گفت:

    فتنه‌ها باشد، که در آخر زمان آورده‌ام

    همچو افسر، از غمت ای فتنه آخر زمان

    شکوه‌ها بر مردم دارالامان آورده‌ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha