کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه حاجتم بود از جام باده من که مدامم

    بود ز هجر بتان اشک دیده، باده و جامم

    به شامم ار بنمایند رو چه حاجت صبحم

    به صبح ار بگشایند مو چه منّت شامم

    که از اشارت ابرو همی کشند به تیغم

    که از سلاسل گیسو همی کشند بدامم

    یکی منم که به عالم ز فیض روی نکویان

    ندیده کامی و رسوای خاص و شهره عامم

    میان عاقل و دیوانه هست فرقی و لیکن

    من اندر این متحیر که ز این میانه کدامم

    مرا مگوی که بگذر ز عشقبازی و رندی

    اگر منم که بر این آستان همیشه غلامم

    ز فرّ بخت بجائی رسیده پایه ام افسر

    که پنج نوبت عشق بتان زنند بنامم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha