کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای صبا از ره یاری سوی یارم گذری کن

    دمی از حال دل غمزده او را خبری کن

    کای طبیب دل بیمار، بر خسته خویش آی

    بعیادت قدمی نه، به عنایت نظری کن

    کف آبی به دل سوخته غمزده ای زن

    مشت خاکی به سر خسته خونین جگری کن

    مرهمی برتن صد پاره ز تیر ستمی نه

    گذری بر سر غمدیده ی بی پا و سری کن

    آخر ای کوکب تابنده ز گردون بنما رخ

    آخر ای مهر درخشنده ز مشرق اثری کن

    روز ما شام شد از دست غمت چند تطاول

    صبح رویا،‌ حذر از ناله و آه سحری کن

    خلق را جان و دل اندر گرو سیم و تو افسر

    خرقه هستت دل و جان در گرو سیمبری کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha