افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۶: ای صبا از ره یاری سوی یارم گذری کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبا از ره یاری سوی یارم گذری کن دمی از حال دل غمزده او را خبری کن کای طبیب دل بیمار، بر خسته خویش آی بعیادت قدمی نه، به عنایت نظری کن کف آبی به دل سوخته غمزده ای زن مشت خاکی به سر خسته خونین جگری کن مرهمی برتن صد پاره ز تیر ستمی نه گذری بر سر غمدیده ی بی پا و سری کن آخر ای کوکب تابنده ز گردون بنما رخ آخر ای مهر درخشنده ز مشرق اثری کن روز ما شام شد از دست غمت چند تطاول صبح رویا، حذر از ناله و آه سحری کن خلق را جان و دل اندر گرو سیم و تو افسر خرقه هستت دل و جان در گرو سیمبری کن افسر کرمانی