به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
از نوا کم نکنم، تا نکند آزادم
گر قفس گلشن و گلشن قفس صیادم
آن نهان عشوه، که آوردی و بردی دل من
از تنم جان رود و آن نرود از یادم
رنج دل در طلب راحت جان دولت نیست
دولت آن است که من در طلبش جان دادم
هیچ کم می نکند زآتش و آب و دل و چشم
غم عشق تو، که چون خاک دهد بر بادم
تو چو شیرینی و پرویز هوس پیشه، رقیب
سینه ام کوه و غمت تیشه و من فرهادم
نهم از دایره خط عدم، پا آن سوی
دست جور تو گر این گونه کند بنیادم
افسر، از قید وجود و عدم آزاد شدم
تا به دام سر زلفین بتان افتادم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.