به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
من که سودا زده روی توام
بسته سلسله موی توام
من که خود بلبل هر گل نشوم
قمری قامت دلجوی توام
هر شب از دست غمت جان سپرم
هر سحر زنده کند بوی توام
همچو برقی که به خرمن گذرد
سوخت سر تا به قدم خوی توام
روز و شب صحبت هر انجمن است
قصه روی تو و موی توام
تیغ بر کشتن من آخته ای
بنده ساعد و بازوی توام
هر کسی سوی کسی دیده برد
من همه دیده و دل سوی توام
گر بود کوه احد پیکر من
همچو کاهی به ترازوی توام
ای که از یک نگهم زنده کنی
کشته تیغ دو ابروی توام
ای که با جنبش آن زلف دراز
صولجان داری و من گوی توام
افسرا، فاش تر از این می گوی
که بود گلشن جان کوی توام
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.