به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
وقت آن است که از خانه به میخانه روم
مست و مخمور و پراکنده و دیوانه روم
بر در بارگه پیر مغان مست و خراب
نروم، ور بروم عاقل و فرزانه روم
در دلم هست که روزی به بر مفتی شهر
خرقه انداخته، با ساغر و پیمانه روم
گو مکن شنعت ما، مغ بچه باده فروش
من نه آنم که ز میخانه به افسانه روم
نوبهار است و چمن غیرت گلزار بهشت
ساقیا دور تو یک جام که مستانه روم
بلبل زمزمه سنجم من و در محفل گل،
شمع سان سوزم و با حالت پروانه روم
دیده ام حلقه زنجیر پری رویان را
که چو دیوانه سراسیمه به ویرانه روم
یارب این طرفه حدیثی است که بر درگه دوست
آشنا آمده بودم من و بیگانه روم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.