کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر آن بلبل که آمد بوستان دیدار صیادش

    از آن نالد که می ترسد کند صیاد آزادش

    جفاهایی که بلبل می کشد در بوستان از گل

    همان دست خزان از باغبان گیرد دگر دادش

    ننالد در گلستان یک نفس بلبل به کام دل،

    نسازد گل اگر بی داستان باغبان شادش

    ندارد پاس گلبن باغبان زآن رو که می ترسد

    بسوزد شعله آهم شبی از بیخ و بنیادش

    بنام ایزد سهی قدی چمان اندر چمن آمد

    که دست باغبان ننشانده سروی همچو شمشادش

    در این بستان غزلخوان است هم بر سرو و هم بر گل

    تذرو ما که بلبل در ترنم خواند استادش

    بهار آمد که گردد بوستان چون صفحه ار من

    بود گل،‌ روی شیرین، بلبل شوریده فرهادش

    بود مانند بلبل نکته‌سنج و بذله‌گو افسر

    مگر در باغ روزی بشنود آن شوخ فریادش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha