کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوش آن دیده، که از اشک نگاری دارد

    خوش تر آن دیده، که با روی تو کاری دارد

    هر نفس می شود آشفته ز بیداد نسیم،

    دل، که در چنبر زلف تو قراری دارد

    روی و موی تو بود روز و شب مشتاقان

    عالم عشق، عجب لیل و نهاری دارد

    غالب آن است که تسخیر کند هفت اقلیم

    هر غلامی که چنین شاه سواری دارد

    دل اسیر است در آن زلف، نکو دارش از آنک،

    هر اسیری سر و سامان و دیاری دارد

    نشود تا نبری رنج فراق از پی وصل

    چیدن گل، به چمن زحمت خاری دارد

    با وجودت چه کنم، گر نکشم جور رقیب

    نشئه باده ز پی رنج خماری دارد

    من اگر عاشق روی تو شدم، خرده مگیر

    شمع و پروانه و گل نیز هزاری دارد

    هرکه او شاهد مستانه ما دید بگفت

    افسر بی سر و پا طرفه نگاری دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha