به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای که نرسته در چمن سرو به دلربائیت
حیف، که همچو گل بود، عادت بی وفائیت
ای مه آفتاب رخ، در شب تار عاشقان
اشک فشانده شمع جمع، از غم روشنائیت
سینه به خاک برنهد، تن به هلاک در نهد
پشت فلک اگر کشد، بار غم جداییت
گر تو رها کنی، اسیر از تو جدا نمی شود
بندگران کجا برد، پای دل رهاییت
هر که شد آشنای تو، عهد به تیغ نگسلد
تیغ بلا کجا برد، رشته آشناییت
مسند جم نبایدم، تاج کیان نشایدم
سلطنتی است جاودان، مرتبه گداییت
هرچه زنی تو تیغ کین، ناله فرو برد دلم
زخم تو را به جان خرد، هر که بود فداییت
افسر، اگر گرفت زنگ، آینه دلت ز غم،
جلوه یار شد کنون، صیقل غم زداییت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.