کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای که به کوی مهوشان بار فتاده در گلت

    تا نرهی از این خطر وا نرهد غم از دلت

    دعوی عاشقی تو، باور دوست کی فتد

    ناله زار تا چو نی نشنود از مفاصلت

    روی چو آفتاب او در خم زلف بنگری

    چون من تیره بخت اگر تار نگشته محفلت

    ای که به محمل اندری از پس زلف همچو شب

    مطلع آفتاب را، دیدم و بود محملت

    من بشر و پری بسی، دیده ام و نیافتم

    هیچ پری مشابه و هیچ بشر مماثلت

    عارض آفتاب را ماه چو خود کلف نهد

    روز طرب در انجمن بیند اگر شمایلت

    ای مه سرو قامتم، چیست و کیست تا شود،

    سرو چمن برابر و ماه فلک مقابلت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha