کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ماه وشان همه غلامت

    خورشید رخان اسیر دامت

    در ناف غزال خون گره کرد

    یک چین ز دو زلف مشک قامت

    بی رخصت ما کشیده ای جام

    خون دل ما بود حرامت

    مه کاست ز رشک، گرچه در بزم

    خورشید به کف گرفته جاهت

    هر شب به سپهر چشم انجم،

    نظاره کنان شمع بامت

    هر روز به چرخ روی خورشید

    زرد است ز رشک نقش گامت

    ریزم دل و جان به پای پیکی

    کآرد به حضور من پیامت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha