به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
جز ماه من که هشته به تارک کلاه را
باور مکن که بوده کله فرق ماه را
گرد از عذار خویشتن ای ماه من بگیر
بزدای، ز آینه، اثر دود آه را
با خاطر حزین مکن ای دل خیال دوست
اندر وثاق تنگ مبر پادشاه را
هرچند نیست غیر نگاهی، گناه من
شویم به آب دیده حروف گناه را
گرد آورد به عمری اگر دل گیاه چند
سوزد به یک نفس تف عشق آن گیاه را
عمری است فرش راه طلب، دیده کرده ام
شاید قدم نهی دگر این فرش راه را
شب ها ز بس که اشک ز چشم ترم چکد،
سیلی شود چنان که برد خوابگاه را
افسر، کمند زلف تو نازد که هر خمش،
هم شاه را اسیر کند هم سپاه را
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.