افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳: جز ماه من که هشته به تارک کلاه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز ماه من که هشته به تارک کلاه را باور مکن که بوده کله فرق ماه را گرد از عذار خویشتن ای ماه من بگیر بزدای، ز آینه، اثر دود آه را با خاطر حزین مکن ای دل خیال دوست اندر وثاق تنگ مبر پادشاه را هرچند نیست غیر نگاهی، گناه من شویم به آب دیده حروف گناه را گرد آورد به عمری اگر دل گیاه چند سوزد به یک نفس تف عشق آن گیاه را عمری است فرش راه طلب، دیده کرده ام شاید قدم نهی دگر این فرش راه را شب ها ز بس که اشک ز چشم ترم چکد، سیلی شود چنان که برد خوابگاه را افسر، کمند زلف تو نازد که هر خمش، هم شاه را اسیر کند هم سپاه را افسر کرمانی