کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندانم چون کنم يارب دل دیوانه ی خود را
    ندارد الفت صحرا نه ميل خانه ی خود را
    شراب عشق را کردند از روز ازل قسمت
    من از روز اول پر کرده ام پيمانه ی خودرا
    شب تارم نشد روشن زعشقی همچو پروانه
    مگر از دست خود آتش زنم کاشانه ی خود را
    بکن قصديکه با من داری ايچرخ جفاپرور
    که کردم فرش راه سيل غم ويرانه ی خودرا
    زآهم همچو نی آتش بجان رفته زليخارا
    کشم تا در نيستان ناله مستانه ی خود را
    ندارد مزرع دنيا بجز غم حاصلی ايدل
    بسوز از برق آهی خرمن بيدانه ی خود را
    رسد از دوستانم زخم ها بردل از آن داغم
    غنيمت ز آشنايی صحبت بيگانه ی خودرا
    نديدم در جهان بی وفا از کس وفا مخفی
    که تا سازد فدای شمع اوپروانه ی خودرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha