کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید


    ترکی که چشم مستش عالم خراب دارد
    صید ضعیف مارا کی در حساب دارد
    چوگان بدست هر که گردد سوار آن مه
    سرها چوگوی در پیش جان در رکاب دارد
    کی دل دهد ز دستش، کان چشم نیم مستش
    خورده شراب و اکنون، فکر کباب دارد
    سنبل بزلف جانان، کردن شبیه نتوان
    کان طره از رگ جان، صد پیچ و تاب دارد
    د ر شام هجر دایم از بحر اشک چشمم
    بریاد آن بناگوش دُر خوشاب دارد
    چون غنچه خون خورد دل، دور از تو گر بخندد
    گردد سفید چشمی، کو بی تو خواب دارد
    شمشاد بی ثمر را با قامتت چه نسبت
    سرو قدت بنازم بار آفتاب دارد
    این تهمت است برپا، رنگ حنا نباشد
    کشته است عاشقان را و خون خضاب دارد
    هر چند شرمسارم مخقی امیدوارم
    در نزد رحمت او عصیان جه تاب دار د؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha