کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

     

    خوش آن روزیکه در کوی تو ای آرام جان فارغ

    نشینم شادمان و از زبان این و آن فارغ

    نمیدانستم از اول طریق گوشه گیری را

    نگاه چشم میگون تو کردم از جهان فارغ

    شدی دیوانه تا از قید عالم وارهی ایدل

    به صحرا هم نخواهم شد ز سنگ کودکان فارغ

    مزن گل بر سر دستار از گلزار بیرون شو

    اگر خواهی شوی از گفتگو با باغبان فارغ

    درخت ار بارور شد سنگسار خلق میگردد

    بود از فتنه ی دوران، چو سرو آزادگان فارغ

    کسی را کز ازل با شیر غم پرورد دورانش

    عجب دارم که گردد در بهشت جاودان فارغ

    مده از شکوه ی بی جا ملال دوستان مخفی

    بعالم کس نگردید از زبان دشمان فارغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha