کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای جمله جهان در رخ جانبخش تو پیدا‏

    ‏وی روی تو در آینۀ کَون هویدا‏

    ‏‏تا شاهد حسن تو در آیینه نظر کرد‏

    ‏عکس رخ خود دید، دید شد واله و شیدا

    هر لحظه رخت داد جمال رخ خودرا

    بر دیده خود جلوه بصد کسوت زیبا

    از دیده عشاق برون کرد نگاهی

    تا حسن خود از روی بتان کرد تماشا

    رویت ز پی جلوه گری آینه ساخت

    آن آینه را نام نهاد آدم و حوّا

    حسن رخ خود را بمه روی در او دید

    زان روی شد او آینه جمله اسما

    چون ناظر و منظور توئی غیر تو کس نیست

    پس از چه سبب گشت پدید این همه غوغا

    ایمغربی افاق پر از ولوله گردد

    سلطان جمال چون بزند خیمه به صحرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha