کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخت گرچه چو خورشید فلک مستور میباشد

    دلم هم در فروغ خویشتن مستور میباشد

    نقابی نیست رویت را بجز رخت دایم

    نقابی گر بود مهر رخت را نور میباشد

    بما نزدیک نزدیک است و از ما دور دور آن رخ

    که از افراط نزدیکی بغایت دور میباشد

    جهان خورشید او بگرفت و شد زو بی نصیب آنکس

    که چون خفّاش از خورشید دیدن کور میباشد

    بهجر خویشتن باید طلب کردن وصال او

    که مردم وصل او دایم ز خود مهجور میباشد

    قصور و حور و ولدانرا نمیدانم ولی دانم

    من آنکس را که ولدان و قصور و حور میباشد

    ک تا جامع و فاضل ز ایزد کرده ام حاصل

    که رطب و یابس عالم در او مسطور میباشد

    ز جام نرگس مست و لب میگون آن ساقی

    روان مغربی گه مست و گه مخمور میباشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha