کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای حسن تو در آیینه صورا و معنی

    بر دیده ارباب نظر کرده تجلی

    چشم تو شده بهر تماشای رخ خویش

    از دیده مجنون نگران بررخ لیلی

    در مملکت حسن ت غیر از توکسی نیست

    وقت است که گویی لمن الملک بدعوی

    با قامت زیبای تو و چهره رعنات

    هرگز نکند دل هوس روضه و طوبی

    گر نور تجلی تو بر نار نتابد

    دوزخ شود از پرتو آن جنت اعلی

    از جنّت و از نار بود فارغ و آزاد

    آنکس که ندارد خبر از دینی و عقبا

    هر طور تو از نور تجلی تو بیهوش

    افتاده هزارند بهر سوی چو موسی

    روی تو عیان است ولیکن چه توان کرد

    ادراک اگر مینکند دیده اعمی

    در مکتب او مغربی از نقش دو عالم

    چون لوح فرو شست نوشتند الفبا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha