به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای هر نفس تافته بر دل زتو نوری
از سرّ توجان یافته هر لحظه سروری
در سایه جان زآتش سودای تو سوزیست
آن نیست که خاص است ظهورت بظهوری
تا پرتو خورشید تو بر کون بتابید
ذرّات جهان را نبود هیچ ظهوری
در جنّت دیدار و تماشای جمالت
باشد ز قصور ار بوَدَم میل بحوری
سرمست چنان است که از صحبت جانان
کاو را ز خود اندر دو جهان نیست شعوری
در خلوت پنهان دل از صحبت جانان
بیعالم عشقت نتوان یافت حضوری
ایمغربی از ملک سلیمان چه زنی دم
چون نیست ترا حوصله دانش موری
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.