کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش ان صنم بیگانه وش بگذشت بر من چون پری

    کردم سلامش لیک او دادم جوابی سرسری

    گفتم چرا بیگانه‌ای گفتا که تو دیوانه‌ای

    من کیستم تو کیستی در خود چرا می‌ننگری

    در جامه بیگانگان خود را ز‌من کردی نهان

    یعنی که من تو نیستم من دیگرم تو دیگری

    من از کجا تو از کجا من پادشاهم تو گدا

    تو عاری از سلطنت از فقر و فاقه من بری

    صد چون ترا پیدا کنم هر لحظه و شیدا کنم

    تو ذرّه‌ای سرگشته و من آفتاب خاوری

    من فرضم و تو سنتی من نورم و تو ظلمتی

    خود ظلمتی را کی رسد با نور کردن همسری

    گفتم که ای جان جهان ای عین پیدا و نهان

    وی مایه سود و زیان وی تو قماش و مشتری

    تو اولی و آخری تو باطنی و ظاهری

    تو قاصدی و مقصدی تو ناظری و منظری

    من درّ و مرجان توام در بحر عمّان توام

    من گوهر کان توام تو کان ما و گوهری

    من مظهر و مرآت تو، مرآت وجه و ذات تو

    نی‌نی غلط گفتم شها هم خویشتن را مظهری

    ای آفتاب مشرقی وی نور چشم مغربی

    من سایه مهر توام تو مهر سایه گستری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha